مقاله زندگی و آثار احمد شاملو

در این مطلب از سایت دانلود مقالات فارسی مقاله زندگی و آثار احمد شاملو (دانلود تحقیق و مقالات رشته ادبیات) را به صورت فایل WORD  و قایل ویرایش برای شما کاربران گرامی گردآوری کرده ایم که دارای ۴۸ صفحه می باشد که بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود مقاله زندگی و آثار احمد شاملو برای شما نمایش داده خواهد شد.

مقاله زندگی و آثار احمد شاملو

مقاله زندگی و آثار احمد شاملو

زندگینامه و آثار احمد شاملو
احمد شاملو ۲۱ آذر ماه در خانه ی شماره ی ۱۳۴ خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. پدرش حیدر و مادرش کوکب عراقی بود.پدرش افسر ارتش بود و هر چند وقت در جایی به مأموریت می گذراند.کودکی شاملو هم در شهرهای مختلفی گذشت.همه ی آن جاهایی که پدر مأمور بود و خانواده را با خود می برد:رشت ،اصفهان ،آباده و شیراز. شاملو دوره ی دبستان را در شهرهای خاش ،زاهدان و مشهد گذراند و در همین ایام کار گردآوری فرهنگ عوام را شروع می کند.
بین سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ تحصیل در دوره ی دبیرستان را در شهرهای بیرجند ،مشهد و تهران ادامه می دهد و به پایان خود نزدیک می سازد.ولی برای یادگیری دستور زبان آلمانی دوباره به سال اول دبیرستان صنعتی بر میگردد.در فاصله ی سالهای ۱۳۲۱ تا۱۳۲۳ پدر شاملو برای سروسامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ی ژاندارمری به گرگان و ترکمن صحرا می رود و شاملو نیز تحصیلاتش را در مقطع سوم دبیرستان پی میگیرد. فعالیت سیاسی خود را در آنجا با گرایش به آلمان نازی که دشمن انگلیس استعمارگر بود، آغاز می- کند و سرانجام دستگیرو به زندان شوروی ها دررشت منتقل می شود. با آزاد شدن
از زندان در فاصله ی سال های ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ به همراه خانواده به رضاییه میرود و در آنجا گرفتار چریک های حکومت پیشه وری و دموکراتها می شود و به همراه پدر به جوخه ی اعدام سپرده میشود.از مرگ نجات پیدا می کند و به تهران می آید و برای همیشه درس و مشق را رها می کند.در سال ۱۳۲۶ ازدواج اول خود را با اشرف اسلامیه (دبیر و معاون چند دبیرستان دخترانه در تهران) انجام می دهد که حاصل آن چهار فرزند است.
در همین سال « آهنگ های فراموش شده » را توسط ابراهیم دیلمقانیان منتشر می کند. درسال ۱۳۲۷نخستین کارمطبوعاتی خود را با مجله ی سخن نو در پنج شماره آغازمی کند.
در سال ۱۳۲۹، داستان «زن پشت مفرغی» از وی منتشر شد. همین طور هفته نامه روزنه.
در سال ۱۳۳۰، سر دربیرمجله ی خواندنیها می شود. در همین سال شعر بلند «۲۳» و مجموعه اشعار «قطع نامه» را منتشر می کند. در سال های ۱۳۳۱-۱۳۳۲مشاوره ی فرهنگی سفارت مجارستان را حدود دو سال به عهده می گیرد و فعالیت مطبوعاتی خود را با مجله ی «آتش بار»پیگیری می کند. همین طور مجموعه اشعار «آهن ها واحساس»را به چاپ می رساند که پلیس در چاپخانه می سوزاند ولی تنها نسخه ی موجود آن نزد سیروس طاهباز باقی می ماند.
ترجمه ی طلا در لجن اثر ژیگموند مورتیس و رمان بزرگ مردی که قلبش از سنگ بوداثر موریوکایی با تعدادی داستان کوتاه نوشته ی خودش و همه ی یادداشت های فیش های کتاب کوچه در یورش افراد فرمانداری نظامی به خانه اش ضبط شده و از میان می رود خود او موفق به فرار می شود. بعد از چند بار که موفق می شود فرار کند در چاپخانه ی روزنامه ی اطلاعات دستگیر می شود. سراسر سال ۱۳۳۳ را در زندان موقت شهربانی و زندان قصر می گذراند. در سال ۱۳۳۴ از زندان آزاد می شود. در همین سال چهار دفتر شعرش را در اثر اعتماد بیش از حد به نقی نقاشیان نامی برای همیشه از دست می دهد. باز در همین سال است که سه رمان ترجمه ای خود را (لئون مورن کشیش اثر بئاتریس بک ،زنگاراثر هربر لوپوریه ،برزخ اثر ژان روورزی) به چاپ می رساند.

در سال ۱۳۳۶ مجموعه اشعار« هوای تازه» را چاپ می کند و فعالیت های مطبوعاتی خود را با سردبیری مجله ی بامشاد پی می گیرد. درهمین سال است که افسانه های هفت گنبد نظامی، دیوان حافظ شیرازی ، رباعیات ابوالخیر، خیام و باباطاهررا با روایت خود به دست می دهد. مرگ پدر ودومین ازدواجش با دکتر طوسی حائری (مترجم زبان فرانسه) از وقایع مهم این سال است.
در سال ۱۳۳۷ ترجمه ی رمان «پابرهنه ها» اثر زاهاریا استانکو را منتشر می کند.در سال ۱۳۳۸ «خروس زری پیرهن زری» قصه ای از تولستوی را برای کودکان ترجمه و چاپ می کند.علاوه بر آن به کارهای سینمایی روی می آورد و فیلم مستند سیستان و بلوچستان را برای شرکت درایتال کنسولت تهیه می کند.در سال ۱۳۳۹ دفترشعر«باغ آیینه » را منتشر می کند.تأسیس و سرپرستی اداره ی سمعی بصری وزارت کشور با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری در همین دوره انجام می شود.
سردبیری کتاب هفته (۲۴ شماره اول) که از مهمترین فعالیت های ژورنالیستی اوست، از سال ۱۳۴۰ آغاز می شود.در همین سال است که از همسر دوم خود نیز جدا می شود.در سال ۱۳۴۱ با آیدا آشنا می گردد.تا قبل از ۱۳۴۳ دو نمایشنامه ی «درخت سیزدهم» اثر آندره ژیدوسی زیف و «مرگ» اثر روبر مرل را ترجمه می کند.مجموعه ی اشعار «آیدا در آینه» و «لحظه ها و همیشه»هم در این سال چاپ می شود.در فروردین همان سال با آیدا ازدواج کرده و در شیرگاه (مازندران) اقامت می گزیند.
در سال ۱۳۴۴ مجموعه ی اشعار «آیدا:درخت،حنجره و خاطره» را چاپ می کند و کتاب ۸۱۴۹۰ اثر آلبر شمبرن را ترجمه می کند.در سال ۱۳۴۵ مجله ی «بارو» را با یدالله رؤیایی منتشر میکند که نافرجام است و مجموعه اشعار «ققنوس در باران» را به پایان می رساند.در سال ۱۳۴۶ به عضویت کانون نویسندگان درمی آید و نیز کتاب «قصه های بابام» اثر ارسکین کالدول را ترجمه می کند.
در سال ۱۳۴۷ تحقیق بر غزلیات و تاریخ دوره ی حافظ را آغاز می کند.در همین سال «غزل غزلهای سلیمان» و نمایشنامه ی «عروسی خون» را ترجمه می کند و شب های شعر خوشه را ترتیب می دهد. در سال ۱۳۴۸ «مرثیه های خاک» و قصه ی منظوم «چی شد که دوستم داشتن»را برای کودکان منتشر می کند.
در سال ۱۳۴۹ مجموعه اشعار «شکفتن در مه»را ارائه و چندین فیلم فولکوریک (پاوه، شهری از سنگ،آناقلیچ داماد می شود)هم از محصولات این سال اوست. در سال ۱۳۵۰ دو کتاب قبلاًَ ترجمه شده ی خود را دوباره ترجمه می کند. (رمان خزه ترجمه ی مجدد اززنگار و پابرهنه ها) و با فرهنگستان زبان ایران همکاری می کند. در همین سال است که مادر خود را از دست می دهد.
درسال ۱۳۵۱ در رادیو برای کودکان برنامه اجرا می کند و تعدادی داستان کوتاه:دماغ، دست به دست،لبخند تلخ ،زهرخند و افسانه های کوچک چینی را ترجمه می کند و اشعاری ازبزرگان ادب فارسی رابه صورت نوارکاست ارائه می دهد. به کار ترجمه وکار مطبوعاتی کار تدریس را هم اضافه می کند و برای معالجه به فرانسه می رود. در سال ۱۳۵۲ دفتر شعر «ابراهیم در آتش» را منتشر می کند. کار ترجمه رمان مرگ کسب و کار من است اثر روبرمرل را در این سال ارائه می دهد. در سال ۱۳۵۳ ترجمه ی مجموعه ی داستان «سربازی از یک دوران سپری شده» و مجموعه شعرهای«ازهوا وآینه ها» را به دست میدهد .«حافظ شیراز» شاملو در سال ۱۳۵۴ منتشر می شود. از سال ۱۳۵۵ به مدت دو سال سرپرستی پژوهشکده ی دانشگاه بوعلی را بر عهده می گیرد. گفتار فیلم می نوسد و برای شعر خوانی و سخنرانی به امریکا می رود.

مجموعه ی «دشنه در دیس» در سال ۱۳۵۶ منتشر می شود.در همین سال زندگینامه ی خود دستش را از دست می دهد.برای اعتراض به آمریکا می رود و در آنجا سخنرانیهایی ایراد می کند. درسال ۱۳۵۷ازآمریکا برای سردبیری هفته نامه ی ایرانشهربه لندن دعوت میشود. نخستین جلد کتاب کوچه و مجموعه مقالات«از مهتابی به کوچه» و قصه ی دخترای ننه دریا و بارون وقصه ی دروازه ی بخت به صورت کتاب کودکان رادراین سال به چاپ می رساند.
در سال ۱۳۵۸دومین جلد کتاب کوچه و مجموعه ی اشعار «ترانه های کوچک غربت» را ارائه می دهد و عضو هیئت پنج نفره ی کانون نویسندگان می شود. سومین دفتر کتاب کوچه را درسال۱۳۶۰ چاپ می کند. درسال۱۳۶۱ جلد چهارم کتاب کوچه را به همراه کناب «هایکو» عرضه می کند. جلد پنجم کتاب و کوچه به همراه چندین کتاب و نوار کاست از اشعار ترجمه شده اش در سال۱۳۶۲ به بازار می آید. درسال۱۳۶۳ رمان قدرت و افتخار نوشته ی گراهام گرین را با عنوان «عیسی دیگر،یهودا دیگر» منتشر می کند. در این زمان گفت و شنودی با شاملو به کوشش ناصر حریری انجام می شود.
رمان«دن آرام» را از سال ۱۳۶۶ شروعبه ترجمه می کند. چند کار ترجمه ای از کارهای دیگر این دوره است. درسال۱۳۶۷ برای شرکت در دومین همایش بین المللی ادبیات،راهی آلمان می شود. از آنجا برای شعر خوانی به اتریش و سوئد می رود. درسال۱۳۶۸ جلد دوم مجموعه ی اشعار شاملو درآلمان به وسیله ی انتشارات بامداد منتشر می شود.
درسال ۱۳۶۹راهی آمریکا می شودوتحت عمل جراحی مهره های گردن قرارمی گیرد.
سفرنامه ی طنزآمیز «روزنامه ی سفر میمنت اثر ایالات متفرقه ی امریق» نیز محصول این سفر است.در سال ۱۳۷۰ در شب شعرهایی در لس آنجلس به همراه محمود دولت آبادی شرکت می کند.به ایران برمی گردد و شعرهایی از شعرای خارجی را ترجمه می کند.دفتر «مدایح بی صله» در سال ۱۳۷۱ چاپ می شود.در این سال گفت و گوی احمد شاملو با ناصر حریری به بازار می آید. در سال ۱۳۷۲ ششمین جلد کتاب کوچه ، ترجمه ی مجدد «گیل گمش» و «غزل غزلهای سلیمان» عرضه می شود. در سال۱۳۷۳ به دعوت ایرانیان مقیم سوئد برای شعرخوانی به آن کشور می رود و در همین سال به ایران برمی گردد.
نوار کاست هایی از اشعار مولوی، حافظ و نیما را با صدای خود منتشر می کند. در سال ۱۳۷۴شاملو ترجمه ی «دن آرام» را به پایان می رساند و شروع به بازخوانی و ویراستاری
آن می کند.در سال ۱۳۷۵ دوباره تحت عمل جراحی قرار می گیرد.
هفتمین دفتر کتاب کوچه به همراه دفترشعر«در آستانه» در سال ۱۳۷۶به بازار می آید.
در سال ۱۳۷۷ هشتمین دفتر کتاب کوچه منتشر می شود. دفترهای نهم و دهم کتاب کوچه هم در این سال عرضه می گردد.در سال ۱۳۷۸ برنده ی جایزه ی استیگ داگر من می شود. در سال۱۳۷۹ آخرین مجموعه ی اشعار را با عنوان «حدیث بی قراری ماهان» چاپ می کند و در همین سال است که چشم از جهان می بندد و در امام زاده طاهر کرج می آرامد.

نگاهی به برخی از آثار احمد شاملو
شاملو در نخستین دفتر شعرش «آهنگ های فراموش شده»تحت تأثیر شاعران نوپرداز وتغزل سرایان معاصراست. شکل اشعار این مجموعه چهار پاره است و محتوای آن بیان احساسات سطحی و کم عمق و معمولی است.
وی پس از این مجموعه از طرفی به نیما و شعر او توجه می کند و ازطرف دیگر، به نوعی تفکر خاص اجتماعی و سیاسی گرایش می یابد و ازلحاظ شعری به سوی استقلال می- رود. «آهن و احساس» نمودار گرایش وی به نیما و «قطع نامه» و «۲۳» نشان دهنده ی
استقلال شاعری اوست.
در مجموعه ی «هوای تازه» شاعر نشان می دهد که شعر واقعی از نظر او نه در گرو قالب خاص و معینی است،نه متکی به وزن یابی وزنی. از همین روست که در هوای تازه بیش از هر چیزی توزیع شکل به چشم می خورد و شاعر شعر خود را درهر قالبی ارائه می دهد. هم در قالب مثنوی و چهارپاره وهم در قالب های آزاد نیمایی و غیر نیمایی.
موفق ترین نمونه های شعر شاملو، که کارهای او را درمعیار شعرهای پیشرو عصرما داری ارزش و اعتبار کرده است،غالباً آنهایی است که درقالب منثورسروده شده است یعنی کارهای بعد از سال۱۳۴۰٫
شاملو در این حرکت از آغاز تجربه ی شعر منثور تا امروز همچنان در حرکت به سوی کمال بوده است و کارهای اخیرش نشان می دهد که روز به روز بر اسرار کلمه در زندگی شاملو دست کم سی سال تجربه ی شعری را به دنبال دارد. پشتکارشاملوواستعداد برجسته ی وی سبب شد که تنها شاعری باشد که شعر منثور را در حدی بسراید که به هنگام خواندن بعضی اشعار او انسان هیچگونه کمبودی احساس نکند و با اطمینان خاطر آن را در برابر موفق ترین نمونه های شعر موزون در ادبیات معاصر ایران قرار دهد.
زبان شعرشاملو همچون درختی است که ریشه ی آن درزبان نظم و نثرفارسی دری، تا
قرن هشتم استواراست و شاخ و برگ آن درفضای زبان امروزافشان گردیده است.به همین جهت این زبان، شکوه و استواری زبان دیروز و طراوت و تازگی زبان امروز را در خود جمع دارد. بی گمان راز زیبایی و موفقیت شعرهای سپید شاملو تا حدود زیادی مرهون همین زبان است.که نه تنها خلاف عادت نمایی آن،چهره ای شاعرانه به آن می بخشد، بلکه تشدید صفت آهنگینی آن هم، جای وزن عروضی و نیمایی را در شعرها پر می کند.

مرثیه:
به جستجوی تو
بر درگاه کوه می گریم،
در آستانه ی دریا و علف
به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم،
در چار راه فصول
در چار چوب شکسته ی پنجره ای
که آسمان ابر آلوده را
قابی کهنه می گیرد
….
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند ، تا چند
ورق خواهد خورد؟
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را که خواهر مرگ است
و جاودانگی رازش را
با تو در میان نهاد.
پس به هیئت گنجی درآمدی
پابسته و آز انگیز
گنجی از آن دست که
تملک خاک را و دیاران را
از این سان دلپذیر کرده است!
نامت سپیده دمی که بر پیشانی آسمان می گذرد.
– متبرک باد نام تو! –
و ما همچنان دوره می کنیم
شب و روز را
هنوز را….

بخش هایی از مصاحبه با احمد شاملو
الف- شعر چیست؟
– شعر چیست و آن را چه‏گونه تعریف مى‏کنید؟
– یک‏بار کوشیدم با پر حرفى بسیار به همین سوآل شما جوابى بدهم ولى این‏بار جوابم خیلى کوتاه است: «تعریف همه چیز محدود به زمان و مکان است.» والسلام . چیزى را که هر از چندى تعریف تازه‏یی طلب کند بهتر است به خود واگذاریم. روزگارى اگر مى‏گفتند
برید و درید و شکست و ببست‏
یلان را سر و سینه و پا و دست‏
فریاد احسنت و مرحبامان به عرش مى‏رسید. اما امروز اگر از کارگاه من چنین چیزى شرف صدور پیدا کند اولین کسى که یواشکى خودش را از صف خوانندگان من کنار مى‏کشد قطعاً خود شما خواهیدبود. چون شما را به عیان در شمار گروهى مى‏بینم که «نظم‏بندى فنى» را شعر نمى‏شمارد.
در این باب مطلب ممتعى نوشته شده است که امیدوارم به زودى چاپ بشود و توضیح این مشکل را در آن بخوانید. من این‏جا هر چه بگویم تکرار آن مطالب خواهد بود. در آن‏جا به خوبى نشان داده شده که فقط در عرض همین پنج و شش دهه اخیر زیر چشم خود ما که حاضر و ناظر بوده‏ایم چند بار برداشت بخش‏هاى مختلفى از جامعه از شعر تغییر کرده یا به هر حال انواع تازه به تازه‏یی توانسته است سلیقه‏هاى مختلفى را تربیت کند که به دلیل همجنس نبودن، تعریف واحدى را نمى‏پذیرد.
با وجود این اگر لازم دانستید، کوشش بیهوده‏یی را که من آن بار براى رسیدن به تعریفى از «شعر خود» به کار بستم منعکس کنید آن قسمت را جایی در ضمائم این مصاحبه مکمل چاپ بفرمائید.

– من در گفت و گوهایی که با شاعران مختلف داشته‏ام غالباً شنیده‏ام که براى شعر تعریفى وجود ندارد و رفتن به دنبال آن جز سرگردانى و سر درگمى نتیجه‏یی نمى‏دهد. اما کم نیستند کسانى که برآنند تا به هر ترتیب تعریفى براى شعر پیدا کنند. چون طبیعى است که جز با آگاهى از تعریف شعر و شناخت معیارهاى آن نمى‏توان سره را از ناسره تمیز داد. بخصوص وقتى که معیار و میزان مشخصى در کار نباشد نقد شعر هم که خود شما بارها لزومش را تأکید کرده‏اید موضوعیت پیدا نمى‏کند.
– فکر مى‏کنم از موسیقى هم تعریف به دردخورى موجود نیست یا بهتر است بگویم اگر هم هست من ندیده‏ام. ولى در لغت‏نامه ذیل این کلمه نکته بسیار قابل تأملى آمده. مى‏نویسد: «موسیقى را ارستو یکى از شعب ریاضى برشمرده و فلاسفه اسلامى نیز رأى او را پذیرفته‏اند ولى از آن‏جا که برخلاف علوم ریاضى همه قواعد و اصول آن مسلم و تغییرناپذیر نیست، آن را هنر نیز محسوب داشته‏اند.» – چون جمله در مرجع مختصر قیقاجى دارد آن را صاف و صوف‏تر آوردم. در هر حال منظورم همین عبارت آخرش است. البته باید متذکر بود که موسیقى هنرى است که در آن ریاضیات «نیز» به کار است، نه شاخه‏یی از ریاضیات که آن را به دلیل تغییرپذیرى اصول و قواعدش «هنر نیز» بدانند! – اما نکته قابل تأملش در همین علتى است که براى تغییر مقوله آن از «علم» به «هنر» عنوان کرده‏اند: یعنى

تغییرپذیر بودن اصول و قواعد در مقولات هنرى. پس یک شاهد هم از غیب رسید. قواعد و اصول حاکم بر این یا آن «هنر» قابل تغییر است و یکى از چیزهایی که «هنر» را از «علم» جدا مى‏کند همین است. پس رک و راست مى‏توان به این نتیجه رسید که چون موضوعات هنرى، و از آن جمله شعر، تابع اصول و قواعد مشخصى نیست علم به شمار نمى‏آید و لاجرم قابل تعریف نیست – که البته نباید ناگفته گذاشت که هم موضوع غیر قابل تغییر بودن قواعد علمى و هم نظریه معروضه اخیر نادرست است و از شمار تلقّیات قرن نوزدهمى، که بحثش به ما مربوط نمى‏شود. فقط کافى است اشاره کنیم که نیوتونى آمد و ارستو را جارو کرد و اینشتینى پیدا شد و نیوتون را برچید. ولى به نسبت، ریاضیات از مقولات هنرى «محاسباتى‏تر» است.
با وجود این، ما «شعر» و «نه شعر» را از هم تمیز مى‏دهیم. حتا بچه‏ها هم مى‏دانند که «جم جمک بلگ خزون» شعر است و چیزى که مامان بزرگه با «یکى بود یکى نبود» شروع مى‏کند «قصه». البته باید اذعان کرد که اگرچه بچه به دلیل خامى ذهنش اولى را نخست به خاطر وزنى که دارد شعر تشخیص مى‏دهد این را نیز باید پذیرفت که اگر هوشمند باشد خود پس از چند بار تجربه به تفاوت ماهوى شعر و نقل هم پى خواهد برد.
بدون شک براى پى بردن به چیزها راه‏هاى دیگرى هم وجود دارد. مثالى به ذهنم مى‏آید اما نمى‏دانم با طرح آن از کجا سر در خواهم آورد. خب، اگر نامربوط از آب در آمد حذفش مى‏کنیم.

فهرست مطالب مقاله زندگی و آثار احمد شاملو
موضوع صفحه
۱- زندگینامه و آثار احمد شاملو  ۱
۲- نگاهی به برخی از آثار احمد شاملو  ۴
۳- مرثیه (قطعه ای از شاملو)  ۵
۴- بخش هایی ازمصاحبه با احمد شاملو  ۶
الف- شعر چیست ؟  ۶
ب- نقش قافیه  ۱۸
ج- شعر سپید و آزاد  ۲۱
د- دیگر قلمروها  ۲۴
ه- شعر امروز  ۲۶
و-پیشرفت انسان  ۲۹
ز- در تعهد هنر  ۳۱
ح- شاعران بزرگ جهان  ۳۵
۵- یک گفتگو از سالهای دور  ۳۷
۶-منابع  ۴۸

مقاله زندگی و آثار احمد شاملو به صورت فایل دانلودی می باشد  شما بعد از پرداخت مبلغ مورد نظر می توانید در همان لحظه فایل را دریافت نمایید. در صورتی که به هر دلیلی موفق به پرداخت و یا دانلود نشدید از قسمت تماس با ما سایت، به ما اطلاع دهید تا در کمترین زمان ممکن به مشکلات شما رسیدگی کنیم.


فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات: 48

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط