بررسی داستان های کوتاه

دانلود بررسی داستان های کوتاه

مقدمه:
ادب عامه آن را تاریخ رسمی به عمد یا سر خطا ضبط کرده در میان غصه‌ها- ترانه ها- لالایی ها- ضرب المثل و … می آورد. پس زبان مردم است و از این رو در مردم شناسی جایگاهی ویژه دارد. بخشی از میراث فرهنگ معنوی سرزمین مان است. امروز اگر نپردازیم فردا خیلی دیر است.
به نظر من، ادب عامه خرافات را هم در بر می گیرد. ایرانیان به خرافات توجهی خاص قائل هستند و همین باعث عقب ماندگی شان شده است در صورتی کشورهای پیشرفته در سطح علمی رو به ترقی هستند. اگر سعی کنیم این باورهای غلط را دور بریزیم شاید راهی پیدا شود که دوران طلایی که زمانهای پیش داشتیم تکرار شود.
حتی صادق هدایت هم در مقدمه کتاب خود این خرافات را ذکر کرده
جادوگری- افسون- زهرها- نوش دارو- تسخیر جانوران- ارواح- پیشگویی- جن گیری- بد قدم و خوش قدم- خیمازه- عطسه- خیر و شر- آمد و نیامد- چشم زخم- چشم شور- فال قهوه- تخم مرغ- و از همه واضح تر در دنیای امروز ما فال حافظ است.
بدترین خرافات، خرافاتی هتسند که جایگزین اعتقادات دینی می شود و مبارزه با این ها خیلی سخت است کسی که با این نوع خرافات مبارزه می کند به او می گویند ضد مذهب.

 

  • کارلا سرنا:

ایرانیها مانند بیشتر شرقیان، رشته ای از رویداد را صدها بار بی هدف از بین انگشتان خود عبور می دهند من هم با نظر او موافقم. چون ایرانیان افراط و تفریط زیاد می کنند. واقعاً بعضی افراد بی هدف از تسیبح استفاده می کنند.
من استخاره را قبول دارم ولی بارها دیده ایم که این استخاره وسیله بازی ای برای این افراد عامه و حتی برخی ملاها شده است و این باعث تاسف است.
فرد به دکتر می رود و دکتر برایش نسخه می پیچید تازه می آید به خانه و استخاره می کند که این دارو را بخورم یا نخورم و قرآن اگر بگوید نخورد نمی خورد.
گاه تاثیرات این خرافات به حدی می رسد که فرد برای آموختن خرافات طبعه خود به مدرسه می رود.
عامه مردم ساده و زودباور و بخت و سرنوشتشان را در این خرافات می دادند. ما که مثلاً تحصیل کرده ایم چرا به جای تلاش و کوشش و دعا و توسل به خدا به خاطر نادانی در این خرافات غرق شویم.
به جای اینکه این باورهای غلط را در ذهنمان پرورش دهیم مهمتر به باورهای خوبی که میراث فرهنگی مان است بپردازیم. چه عیبی دارد که در بین صحبت هایمان یک یا چند بیت شعر یا ضرب المثل بیاوریم و یا حکایاتی تعریف کنیم.
این شعرها یا ضرب المثل ها یا حکایت ها گر چه ساده و بی پیرایه اند ولی در آنها دنیای معنا و مفهوم نهفته است. آینه تمام رفتارهای اجتماعی هستند- هر کدام مصداقی خاص در جامعه دارند.
از همه مهمتر به صحبت های ما جاذبه می دهند- بیشتر در یادها می مانند- چاشنی سخن هستند. هما نسبی را که نمک برای طعام دارند، این ها برای کلام ما دارند.
من بیشتر صحبتم در مورد ضرب المثل ها است، از جمله فرهنگهای معنوی ملت ایران (امثال و حکم) است که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده و امروزه (امثال و حکم) در نزد اقوام ایرانی همچنان باقی است. که بسیاری از آنها از همان تاریخ سرچشمه گرفته است.
این ملت صاحب فرهنگ، حتی در سخترین شرایط مثل فاجعه دردناک حمله مغولها با همه پرداخت سنگین قتل و عام ما فرهنگ ملی خود را پاسداری کرده و نه تنها آن را از دست نداده، امثالی چون کار، کار خداست را بر این گنجینه دیرپا افزوده است.
من نمی دانم در این گستره جغرافیایی کره زمین چند میلیون مسلمان زندگی می کند ولی زبان اکثریت آنها عربی، فارسی، ترکی است و فرهنگ زبان آنها به قدری به هم نزدیک تاست که نمی توان براحتی تشخیص داد که فلان اندیشه و حکمت و مثل برای نخستین بار از کدام زبان سرچشمه گرفته است.

 

  • به قول حافظ:

یکی است ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
اگر چه مثلهای هر کشوری در نوع بیان و ساختار متفاومت است ولی مضمون اصلی در بسیاری اوقات یکی است. اگر اندک تغییری در شکل و ساختار در میان ملل مختلف هم باشد به خاطر تفاوت در آداب و سنن مذهب- و وضعیت اقتصادی- سیاسی- جغرافیایی و فرهنگی و …
البته بعضی از ضرب المثل ها در شرایط برابر و معنی یکسان در فرهنگهای متفاومت با زبان های مختلف بکار می روند و حتی در حالت های خاص، الگو و ساختار جمله نیز یکسان می باشد.
آفریدگان و خالقان ضرب المثل ها در میان هیچ ملتی شناخته شده نیستند و می توان گفت این مردم عادی کوچه و بازار بودند که به رسم ضرورت ها و نیازها آنها را آفریده اند و از دورانهای قدیم سینه به سینه و نسل به نسل با ما رسیده است.
انجیل- تورات قرآن پیشوایان مذهبی- رهبران سیاسی در آفریدگان ضرب المثل ها نقش اساسی داشتند ولی بشر مردم عادی کوچه و بازار بودند که آنها را آفریده اند ضرب المثل ها نقش اساسی داشتند ولی بیشتر مردم عادی کوچه و بازار بودند که آنها را خلق و یا شعر و سخنان بزرگان را گرفته و مورد استفاده قرار می داند.
نه تنها افراد عادی بلکه بزرگان و اندیشمندان هم برای تقویت استدلال و تاثیر گذاری بشتر از ضرب المثل ها استفاده می کنند. به قول مرحوم دهخدا (مثل، حکمت توده است و … نشانه صعه فکر آن ملت)

علی اکبر دهخدا در سال ۱۲۹۷ هجری قمری در تهران متولد شد.
پرورش از ملاکان متوسط قزوین بود.
۱۰ ساله بود پدرش وفات یافت و با توجه مادر خود به تحصیل ادامه داد.
در محضر درس فضلای عصر از جمله شیخ غلامحسین بروجردی و آیه ا… حاج شیخ هادی نجم آبادی زبان عربی و علوم اسلامی را فرا گرفت و آنگاه که مدرسه سیاسی در تهران افتتاح شد دهخدا در آن مدرسه که معلم ادبیات فارسی آن محمد حسین فروغی موسس روزنامه تربیت و پدر ذکاء الملک فروغی بود به تحصیل مشغول گردید. در دوران به تحصیل زبان فرانسه پرداخت سپس به همراهی معاون الدوله غفاری سفیر ایران در باسکان رهسپار اروپا شد و ۲ سال در اروپا و بیش تر در اتریش و در آنجا زبان فراسنه و معلومات جدید را تکمیل کرد.
مراجعت دهخدا به ایران مقارن، با آغاز مشروطیت بود و از آن موقع به همکاری میرزا جهانگیر خان و میرزا قاسمخان به سال ۱۳۲۵ قمری روزنامه صورا اسرافیل را منتشر کرد که از جرائد معروف و هم صدر مشروطیت و درمبارزات آزادی خواهان تاثیر آن از یک سپاه رزمنده بیشتر بود. و جذابترین قسمت آن روزنامه ستون فکاهی بود که به عنوان (چرخه و پرفه) به حکم استاد دهخدا و با امضای دخو نوشته می شد و چون سبک نگارش این مقولات در ادبیات فارسی بی سابقه بود مکتب جدیدی در عالم روزنامه نگاری و نشر معاصر پدید آورد.
و اگر چه پس از آن روزنامه های فکاهی فراوانی شد و مقالات اقتصادی بسیاری نوشتند اما هیچیک اهمیت و شهرت مقالات او را نیافت.
دهخدا در این مقالات پردازش و کنایه با طغیانی زیرکانه با طبقات مختلف زمان را که سه راه پیشرفت جامعه بودند به باد مسخره گرفت. این روزنامه سخت مبغوض مرتجعین زمان بود. چنانکه پس از تحصیل مجلس شورای ملی در دوره محمد علیشاه میرزا جهانگیرخان به فرمان محمد علی شاه به قتل رسید و دهخدا را با جمعی از آزادی خواهان به اروپا تبعید کردند.
ولی در پاریش به علامه محمد قزوینی معاشر بود، سپس به سویش رفت و در آنجا نیز به سال ۱۳۲۷ قمری سه شماره صوراسرافیل منتشر کرد. آنگاه به استانبول رفت و با همکاری جمعی از ایرانیان مقیم ترکیه روزنامه سروش را به زبان فارسی و پس از اینکه مجاهدین تهران را فتح کردند و محمد علی شاره از سلطنت خلع گردید دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی مجلس شوراری ملی انتخاب شد و با استدعای آزادی خواهان و سران مشروطیت از ترکیه به ایران آمد و به مجلس رفت.
دهخدا در دوران جنگ بین المللی اول در یکی از قرای چهارمهال و بختیاری منزوی بود و پس از جنگ به تهران بازگشت از کارهای سیاسی کناره گرفت و به خدمات فرهنگی و علمی مشغول شد و پس از اینکه مدتی در وزارت فرهنگ و وزرات عدیه و ریاست مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی اشتغال شدات یکباره اوقات خود را به کارهای علمی اختصاص داد و تا پایان خدمت به مطالعه و تحقیق و تحریر مصنفاتت گرانبهای خویش مشغول شد.

 

  • از آثار دهخدا بر مقالات منتشر در جراید کتاب امثال و حکم (۴ جلد)

دیوان اشعار به اهتمام دکتر معین مرشدح حال ابورحیان بیرونی- چاپ وزارت فرهنگ لغت نامه کبیر (۵۲ جلد)- از سایر کتاب های او ترجمه عظمت و انحطاط و بیان تجرجمه روح القوانین از تالیفات مت کیو و فرهنگ فرانسه به فارسی هنوز به طبع نرسیده و از تعلیمات و یادداشتهای تحقیقی انتقادی استاد در تصحیح دو اوین منوچهری فرخی- سید حسن غزنوی- سوزقی- ناصر خسرو- مسعود سعد سلمان- ابن یمین- حافظ و در تصحیح لغت خرس اسدی- صحاح الفرس و یوسف و زلخیا، قسمتی از آنها در مجلات ادبی یا خیمه کتاب چاپ شده. ولی بیشتر این آثار و همچین مجموعه کامل مقالات و مجموعه پندها و کلمات قصار از آثار استاد هنوز به طبع نرسیده.
و دهخدا در روز شنبه هفتم اسفند ما ۱۳۳۴ (۱۳۸۰ قمری) شمسی در سن ۸۴ سالگی در تهران به رحمت ایزدی پیوست. دورنمای زندگی سیاسی استاد دهخدا دورنمای زندگی احرار و آزادگان و رادمردان روزگار است و خدمات علمی و فرهنگی وی از این مرتبه ارجمند تر است. هر گاه از وطن پرستی و فداکاری در راه استقرار حکومت مشروط گفتگو می شود، نام دهخدا در همان سطرهای نخستین به میان می آید و آنجا که سخن از تحول و پدید آمدن شیوه ها و اسلوبهای تازه در ادبیات فارسی است از دهخدا نیز با نام مستعار او یعنی (دخو) به عنوان مبتکر و پیشوا یاد می شود. فصل شعر جدید فارسی نیز با نام دهخدا آغاز می شود اما این همه حاصل کارهای دوره جوانی وی تا حدود ۳۳ سالگی است و نزدیک به ۵۰ سال دیگر از عمر بزرگوار به تحقیق و تتبع در ادبیات زبان فارسی صرف شد که عظمت مقام او را در این زمینه علمی و در اثر بزرگ و جاویدان و امثال و حکم و لغت نامه که بزرگترین معرف فرهنگ ایرانی و اسلامی و خلاصه تمدن و معارف بشری است آشکار می سازد.
تالیف امثال و حکم در واقع نمونه ای و فرعی بود از تالیف اصلی لغت نامه کبیر که ۵۰ سال از عمر دهخدا در تدوین آن معروف گردیده است. لغت نامه دهخدا بر روی یادداشت هایی فراهم آمده بود که شمار آنها به چهارمیلیون میرسد و از سالها پیش از وفات مولف بزگوار کار اساسی آن به سر حد کمال رسیده بود اما تنظیم و چاپ آن خود مستلزم صرف وقت و مال و وقت بسیار بود. این است که چاپ آن فرصتی لایق می بود و سرانجام از مجموع مجلات لغت نامه که به یکصد و بیشتر خواهد رسید در حیات استاد ۲۲ جلد تا پایان سال ۱۳۳۴ شمسی به طبع رسید و چاپ مجلات باقی بر حسب وصیت مولف زیر نظر آقای دکتر معین قرار گرفت و تا کنون شماره مجلات منتشره به ۵۲ رسیده است. اما امثال و حکم سال ۱۳۰۸ کتاب شد.
از زمانی که دهخدا به تدوین لغت نامه خود پرداخت یادداشتهای امثال و حکم را مانند لاروس بزرگ فرانسوی (۶ و ۸ جلدی) داخل لغات کرده بود و … مرحوم اعتماد الدوله قراگز بودند زیر معارف وقت بدان سبک که طبع لغت نامه با وسائل آن عهد مسیر نبود. از ایشان درخواست کرد امثال و حکم را از یادداشتهای خود آنچه مثل حکمت و اصطلاح و حتی اخبار و احادیث بود بیرون کشید و مجموع را به نام امثال و حکم در ۴ جلد به سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۱۱ در تهران به همت مرحوم تراگزلو به طبع رسانید و در پایا فهرست اعلامی بر آن می افزود.
بعد از آنکه امثال و حکم تالیف مستقل و جدا گردید و طبع شد دهخدا در یادداشتهائی که برای مقدمه لغت نامه یادداشت کرده بود نوشته است: در لغت نامه امثال را به حد لازم نیاورده ام، برای آنکه در کتاب امثال و حکم نقل کرده‌ا‌م و اگر در اینجا تکرار می شد وقت بسیار می خواست و حجم کتاب بسیار بیشتر می شد و کار طبع مشکلتر می گردید.
چاپ اول امثال حکم که آخرین قمست آن به سال ۱۳۱۱ منتشر شده بود مقدمه مولف را فاقد است و شروع آن از همان حرف الف تا ی و این نکته ضمن شرح حال استاد دهخدا که به قلم دکتر معین به طبع رسیده چنین توضیح شده است. اصولاً استاد علامه در باب مقدمه خود احتیاطی عجی مقرون به و ستایش داشت.
در پاسخ نگاهنده راجع به علت عدم تجدید مقدمه برای مقدمه برای امثال و حکم اظهار داشت. در زبان فرانسوی هنوز لغت پیدا کردم که در فرهنگهای عربی و فارسی همه آنها را مثل ترجمه کرده بودند و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف های که برای آنها نوشته اند مقنع نیست.

 

  • آخرین دقایق زندگی به دهخدا:

دهخدا غروب روز دوشنبه ۷ اسفند ماه ۱۳۴۴ شمسی در گذشت. ده روز بعد فریدون مشیری در مجله روشنفکران راجع به آخرین ساعات حیات دهخدا نوشت:
دهخدا با صورت متروم و چشمان برآمده دوزانو نشسته بود. بیماری و خستگی ۴۸ سال کار او را از پای درآورده بود. سنگینی ۴۸ سال مطالعه و تحقیق و جستجوی شانه های ناتوان او را خرد می کرد. هزاران جلد کتاب که در مدت ۴۸ سال با او سخن گفته و گفتگو کرده بود. اینک چه خاموش نشسته و استاد پیر را تماشا می کردند.
در این هنگام دکتر محمد معین و سید جعفر شهیدی و همکاران صمیمی و مهربان او به عیادتش آمدند.
دهخدا در همان حال گفت پوست و استخوان ترنجیده. لحظاتی چند به سکوت گذشت استاد پیر هر چند لحظه یکبار به حالت اعماء فرو می رفت و باز به حال عادی بر می گشت. در یکی از این لحظات لبان دهخدا سکوت سنگین را شکست و گفت (که مپرس) باز چند لحظه سکوت برقرار شد و دهخدا مجدداً گفت (که مپرس) در این موقع آقای دکتر معین پرسید منظورتان شعر حافظ است؟
دهخدا جواب داد. بله
دکتر معین گفت: مایل هستید برایتان بخوانیم؟
دهخدا: بله
آنگاه دکتر معین دیوان حافظ را برداشت و چنین خواند:

و ………


فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات: 44

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط